·چرا مردم از پیشرفت و بهبود وضع مالی خود و داشتن یك زندگی راحت باز میمانند؟ پاسخ به این سئوال عموماً بر این مسئله متمركز است كه موفقیت مالی غیرممكن است
طبیعتا اینکه شخص بخواهد گاهی تنها باشد دلیل عصبیت نیست .
از خصوصیات بارز تیپ گوشه گیر (بیگانگی از خویش ) است . شخص گوشه گیر از لحاظ عواطف، احساسات وبه طور کلی بخشهای روحی، دچار نوعی بی حسی و کرخی است مثلا خود را آنطور که واقعا هست نمی شناسد ، نمی داند به چه چیز عشق و علاقه دارد، از چه چیز متنفر است، از چه چیز می ترسد، حدفها و اعتقاداتش چیست. شاید بتوان گفت مهمترین صفت مشخصه تیپ گوشه گیر احتیاج درونی شدیدی است به اینکه از لحاظ روحی و عاطفی همیشه یک فاصله ای بین خودش و دیگران برقرار سازد. به عبارت دیگر اشخاص گوشه گیر هم آگاهانه وهم بطور نا آگاهانه سعی می کنند که به هیچ طریقی با کسی آمیزش ودرگیری پیدا نکنند. نه با کسی همکاری نمایند، نه مبارزه و جدال وستیز کنند و نه مناسبات عاشقانه داشته باشند. به دور خود یک پرده می کشند وسعی می کنند نگذارند کسی وارد حریم تجرد و رؤیایی آنها گردد. همینکه احساس کنند کسی مخل ومزاحم تنهایی و گوشه گیری آنها خواهد شد دچار هراس و تشویش می گردند. ممکن است از انجام کاری واقعا بتواند لذت ببرد. ولی اگر چنین لذتی به نحوی منوط و مشروط به مداخله دیگری باشد. ترجیح می دهد از آن صرفنظر کند. از رقابت، کسب پرستیزو موفقیت گریزان است، زیرا همه این کارها مستلزم تماس وآمیزش با اشخاص دیگر است. زندگیش را توری محدود می سازد که احتیاج به فعالیت وتحصیل پول زیادتر پیدا نکند تا در نتیجه مجبور به تماس و برخرد با دیگران نشود. ترس وبی رغبتی شخص گوشه گیر از تماس با مردم گاهی به قدری شدید است که گاهی ترجیح می دهد گمراه شود و از کسی راهنمایی نخواهد. شخص گوشه گیر از هر کاری که با شرکت ومداخله دیگران باشد لذت نمی برد. شخص گوشه گیر نسبت به هر چیز که مختصر شباهتی به فشار وتحمیل، ایجاد تعهد، دستور واین قبیل چیزها داشته باشد حساسیت وعکس العمل دفاعی شدیدی نشان می دهد. از ازدواج به دو علت گریزان است. یکی بدین جهت که آن را تحمیل و فشار احساس می کند. دوم اینکه او را در تماس نزدیک با دیگری قرار می دهد.